نیمه‌شب دیشب دلم هوای پاییز رو کرد!

چشمام سنگین شده بود ولی ظاهرا خودکارم هنوز رو کاغذ می‌رقصید و خسته نشده بود!

 

آبان و یک برگ درخت

زمین چشم به راه است

یک راه پر از باد

در امتداد تنه‌ی سخت

آن طرف‌تر به موازات راه

منم و صبر و هراس

چشم‌های تاریک خویش را

می‌فرستم پی آن شاخه‌ی برگ

می‌دوانم رویش

می‌رسم بر سر برگ

برگ لرزان است
منم و برگ و حواس

منم و برگ و دو چشم

برگ، لرزان پر ترس

پلک‌های چشم را

می‌کوبم بر برگ

برگ می‌زارد، می‌شود خواهش

من ولی چشمان پر از بارش!

می‌زنم پلک دگر بر دل برگ

دل را نمی‌کند از این درخت

چشمان من خیس، پر از صبر و هراس

زمین، بی‌تاب اما، خشک و سرد

بی‌ناله، خیره، پر از عقده و مرگ

این زمین است پر از برگ درخت

این زمین است پر از برگ درخت

برگ ,درخت ,چشم ,زمین ,راه ,دل ,پر از ,برگ درخت ,برگ و ,و هراس ,منم و

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سلامتی و تندرستی مـنِ پـنـهـان مهاجرت به استرالیا علم پزشکی و سلامت به زبان ساده کـــــــــل کـــــــــــــلــــــــــــــو هــــــــــــــــــــــــــــــا✌ حامی همراه دانلود کتاب اخلاق اسلامی احمد دیلمی و مسعود آذربایجانی arvin farm ۰۹۱۰|۴۶|۹۱|۹۲۳ فرش ماشینی | خرید فرش ماشینی | قیمت فرش ماشینی وبلاگ برنامه ریزی درسی